جدول جو
جدول جو

معنی رعایت ساز - جستجوی لغت در جدول جو

رعایت ساز
رعایت سازنده. رعایت کننده. پاس دارنده. که مراعات کند. که نگهداری کند:
گشت با فتح از آن ولایت باز
با رعیت شده رعایت ساز.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از راست ساز
تصویر راست ساز
راست کننده
فرهنگ فارسی عمید
مستقیم کننده، راست کننده، از کجی برآرنده، استقامت دهنده،
نوعی از فنون سازندگی و صفتی از صفات سازهای ذوالاوتار است، (آنندراج) (برهان)، یکی از صفات سازهای ذوالاوتار و هم آهنگ، (ناظم الاطباء)، در اصطلاح الکتریسیته: مستقیم کننده در چراغهائی که برای برق بکار میرود،
لغت نامه دهخدا
(کُ تَ خوَرْ / خُر دَ / دِ)
مصلحت بین، مستشار، مصلحت اندیش، باتدبیر:
ندید او همی مردم رای ساز
رسیدش به تدبیرسازان نیاز،
فردوسی
لغت نامه دهخدا
نوعی از فنون سازندگی، صفتی از صفات سازهای ذوات الاوتار، چراغی که در دستگاه برق امتداد جریان را از یک طرف مستقیم میکند دستگاهی که یک جریان الکتریکی متناوب را به یک جریان یک طرفه تبدیل نماید مستقیم کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رای ساز
تصویر رای ساز
مستشار، مصلحت اندیش
فرهنگ لغت هوشیار